گاهي ممكن است به دنبال رويدادهاي آسيبزا خانواده مجبور شوند در مكاني جديد به طور موقت يا دائم اسكان يابند. هر چند در جهان امروز كه ارتباطات ميان ملتها افزايش يافته است، مهاجرت و زندگي درفرهنگهاي ديگر نيز شايع است، اما مهاجرتهاي دردناك و اجباري كه در اثر جنگ يا وقايع طبيعي رخ ميدهد بحث ديگري است و ميتواند آثار منفي فراواني در پي داشته باشد. از آن جايي كه مهاجرت در برگيرنده عوامل متعددي است كه بر هم تاثير ميگذارند بنابراين آثار آن را بايد به صورت همه جانبه بررسي نمود نه بنا بر ديدگاه ساده و خطي علت و معلولي. يكي از عوامل مهمي كه در اثرگذاري مهاجرت دخالت دارد، نحوه نگرش خانواده مخصوصاً والدين به پديده مهاجرت است. اگر والدين نسبت به مهاجرت احساس بدي داشته باشند، مشكلات رواني بيشتري در خانواده آنان بروز خواهد نمود. نگرش منفي افراد به مهاجرت انطباق آنان را با مكان جديد مشكل مينمايد. ميان مهاجرت و مشكلات رفتاري هيجاني كودكان ارتباطاتي گزارش شده است. مهاجرت ممكن است موجب افزايش اختلالات روانپزشكي و آسيب به عملكرد رواني اجتماعي كودكان و نوجوانان گردد. البته گاهي نيز مهاجرت علت بروز علائم نيست بلكه به صورت تصادفي همزمان با آن رخ داده است. كودكان و نوجوانان جدايي از دوستان و آشنايان و محيط آشناي قبلي را به سختي تحمل ميكنند. آنها در محل جديد شبكه حمايتي دوستان و همسن و سالان خود را از دست دادهاند و بايد با شرايط و ويژگيهاي مدرسه جديد تطابق پيدا كنند. از طرفي ممكن است والدين مجبور شوند براي اداره زندگي بيشتر كار كنند و وقت كمتري براي رسيدگي به فرزندانشان داشته باشند. ميزان فاصله جغرافيايي، متفاوت بودن خصوصيات آب و هوايي، زبان، لهجه و عدم تشابه فرهنگي با محيط جديد در شكلگيري آثار ناشي از مهاجرت اهميت دارد. اختلاف ارزشهاي فرهنگي خانواده و محيط تازه اگر با انعطافناپذيري ارزشهاي والدين همراه باشد تطابق بين فرهنگي را مشكل مينمايد.از ديگر عوامل مهم نحوه نگرش در محيط جديد نسبت به مهاجرين است. ديد منفي نسبت به مهاجرين آنان را طرد ميكند و فشار رواني ايشان را افزايش ميدهد. تفاوت در زبان ولهجه نيز ميتواند موجب محدود شدن ارتباطات اجتماعي مهاجرين گردد. در كل ميتوان گفت مهاجرت به خودي خود مضر و خطرناك نيست،هر چند فشارهاي رواني حاصل از آن ممكن است موجب افزايش گذاري مشكلات هيجاني رفتاري كودكان گردد.
مداخلات زير ميتواند از آثار منفي مهاجرت بكاهد:
1- برقراري شبكههاي حمايت اجتماعي از مهاجرين.
2- امكان برقراري ارتباط تلفني و مكاتبهاي با اقوام، دوستان و آشنايان.
3- برقراري تشكلهاي ساختار يافتهي مهاجرين براي بررسي وضعيت افراد، حمايت و رفع مشكلات آنان.
4- تشكيل شبكههاي جديد از دوستان و آشنايان.
5- تلاش در جهت انعطافپذيري و تطابق با محيط جديد.
6- شاد نگاه داشتن محيط خانواده. تحقيقات نشان داده است كه براي برخي افراد و خانوادهها، مهاجرت تجربه مثبتي است موجب پختگي و بلوغ شخصيتي آنان ميگردد.
تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران "