كودكان و فجايع Disasters
1/27/2010 4:15:43 PM

نقش والدين

يكي از عوامل مهم در سازگاري كودكان با فشارهاي ناشي از يك فاجعه (نظير سيل، زلزله و ....) شرايط محيط خانه مي‌باشد. بنابراين به موازات كار گروهي با كودكان، مقتضي است گروه‌هايي نيز براي والدين تشكيل شود تا اين انطباق راحت‌تر و با كيفيت بهتري صورت پذيرد. در جلسات گروهي كه براي والدين برگزار ميشود، اهدافي وجود دارد كه عبارتند از:

- طبيعي قلمداد كردن واكنش‌هايي كه كودكان به دنبال سوانح نشان مي‌دهند.

- مطلوب كردن محيطي كه بعد از سانحه كودك در آن زندگي مي‌كند.

- آموزش روشهاي خود ياري به والدين تا به سازگاري خود نيز كمك نمايند.

- آگاي والدين از روشهايي كه فرزندانشان در جلسات گروهي مي‌آموزند.

- برقراري پل ارتباطي بين والدين از يك سو و متخصصين و مدرسه از سوي ديگر.

- اداره جلسات والدين، معمولاً توسط همان فردي كه گروه كودكان را اداره مي‌كند صورت مي‌گيرد. ترجيحاً، گروه والدين قبل از جلسات كودكان برگزار ميشود، بنابراين والدين مي‌توانند بلافاصله پس از اولين جلسه كودكان، كمكهاي خود را آغاز نمايند. در اينجا به بخشي از موضوعات مطرح شده در اين جلسات اشاره ميشود:

1- طبيعي قلمداد كردن واكنش‌هاي كودكان

 بسيار اهميت دارد كه همه والدين بيان كنند فرزندشان چگونه تحت تاثير فاجعه قرار گرفته است. در گروه فرصت بيان اين مطالب در اختيار همه قرار مي‌گيرد، در نتيجه افراد متوجه ميشوند كه تنها فرزند آنها نيست كه دچار اين حالات و دگرگوني‌ها شده است. بنابراين قبل از هر چيز از والدين مي‌خواهيم، تغييراتي را كه در فرزندانشان بدنبال فاجعه مشاهده كرده‌اند بيان كنند. اين علائم روي تخته سياهي كه در معرض ديد همه هست نوشته ميشود. نمونه‌اي از اين تغييرات عبارتند از:

- عصابنيت

- زود از جا پريدن بدنبال شنيدن صداهاي بلند

- ترس از تنها در خانه ماندن يا تنها بيرون رفتن از خانه

- نگراني و اضطراب

- گوشه‌گيري و افسردگي

- زود به گريه افتادن

- بي‌ميلي نسبت به بازي كردن

- تحريك‌پذيري و كج‌خلقي

- بيقراري

- اشكال در تمركز

- اشكال در خواب

- كابوس هاي شبانه

- تكرار واقعه در بازي‌ها

- واكنش‌هاي داغديدگي

- ترس از مرگ ديگر اعضاي خانواده

- تغييرات خلقي سريع

2- مطلوب كردن محيط زندگي كودك

زماني كه فاجعه‌اي رخ مي‌دهد، افراد خانواده در محيطي با تجربيات آسيب زننده يكسان زندگي خواهند كرد. اتفاقي كه به طور شايع رخ مي‌دهد آن است كه افراد از ترس ناراحت كردن يكديگر نمي‌خواهند با هم صحبت كنند و به مرور زمان در چرخه‌اي معيوب قرار مي‌گيرند و سكوت در ميان افراد تقويت ميشود. كودكان نمي‌خواهند با والدين صحبت كنند زيرا:

- نگران از دست دادن تسلط خود بر اوضاع هستند.

- نيازي به صحبت كردن احساس نمي‌كنند.

- با افراد ديگري صحبت مي‌كند (نوجوانان دوستان خود را براي صحبت كردن ترجيح مي‌دهند و ....)

والدين ممكن است تمايل به شنيدن صحبتهاي فرزندان خود نداشته باشند زيرا:

- شنيدن ناراحتي فرزندشان خيلي دردناك است.

- نگران بيشتر ناراحت شدن كودك خود هستند.

- مي‌ترسند خودشان ناراحت شوند.

- نمي‌دانند به فرزندشان چه پاسخي بدهند.

- تجارب آسيب زننده براي خودشان يادآوري ميشود.

- وقت كافي ندارند.

- اعتقادشان اين است كه صحبت كردن در خصوص اين موضوع مي‌تواند زيانبار باشد.

زماني كه كودك سكوت اختيار مي‌كند، چه كاري بايد انجام دهيم؟

- به سكوت وي احترام بگذاريم.

- زمانهاي خاصي را هر روز به كودك اختصاص دهيم تا زماني كه آمادگي دارد از آنها استفاده كند.

- به كودك بيشتر از آنچه تمايل به صحبت كردن دارد فشار نياوريم.

- راه‌هايي غير از صحبت كردن براي برقراري ارتباط با كودك پيدا كنيم، مانند نقاشي، بازي، ....

يك شنونده خوب باشيد:

خصوصيات يك شنونده خوب چيست؟ والدين را به گروه‌هاي كوچك تقسيم كنيد تا به اين سوال پاسخ دهند. در جمع‌بندي خصوصيات زير بايد بدست آيد:

- هم حسي

- گرمي و توجه

- هم دلي و پذيرش احساسات (موضوعاتي كه براي من مي‌گويي چقدر غم انگيزند)

- با جديت گوش دادن

- اجازه صحبت دادن

- قضاوت نكردن

- استفاده از روشهاي غيركلامي (مانند تكان دادن سر، ارتباط چشمي و ...)

- پرسيدن سوال پس از پايان صحبت گوينده

- كودكان به زمان بيشتري نياز دارند تا بتوانند افكار و احساسات خود را ابراز نمايند. گاهي نياز است به آنها كمك كنيم تا از كلمات و قواعد مناسب براي بيان هيجاناتشان استفاده كنند.

- مي‌توان از آنها خواست تا اين قواعد را در قالب ايفاي نقش در جلسات اجرا نمايند.

برنامه‌هاي روزانه و بازي:

پس از هر رويداد پرتنش، زندگي طبيعي افراد آشفته ميشود و نظم خود را از دست مي‌دهد. برنامه روزمره زندگي از اهميت زيادي برخوردار است. اين برنامه‌ها شامل برگشتن كودكان به مدرسه، برنامه غذايي منظم، قوانين روزمره‌اي كه هنگام خوابيدن وجود داشته و.... مي‌باشند. كودكان همچنين نياز به زمان‌هايي براي بازي و فعاليتهاي لذت بخش دارند. بازي بخشي از تكامل طبيعي كودك است. در زمان سوانح، بازي به بهبود توجه و آرميدگي كودكان كمك مي‌كند و گاهي مي‌تواند وسيله‌اي براي ابراز خاطره‌هاي ناگوار باشد. كودكان بزرگتر، نياز دارند زمان‌هايي را با همسالان خود بگذرانند كه در واقع اين هم بخشي از دوره تكاملي طبيعي نوجوانان ميباشد. گاهي شركت در فعاليتهاي اجتماعي و كمك به اطرافيان مي‌تواند در مقابله با احساس درماندگي و ايجاد سازگاري فعال نقش زيادي ايفا كند. تماس‌هاي جسماني با كودكان نيز باعث كاهش تنش، اضطراب و افسردگي ميشود. البته در فرهنگهاي متفاوت و افراد مختلف، ميزان ارتباطات جسمي و محدوده مرزي افراد در خانواده با يكديگر تفاوت دارند. معمولاً پس از سوانح طبيعي، والدين كمتر با فرزندان خود تماس جسمي برقرار مي‌كنند.

 

 تهیه شده توسط: " انجمن روانپزشکی کودک ونوجوان ایران "



منوی پایگاه
Skip Navigation Links
 
 
                      

    صفحه اول   درباره پایگاه   راهنما   نقشه پایگاه  تماس با پایگاه
Copyright  © 2002-2008 Iran Electronic Medical Services